بگم یا نگم؟؟؟


خاطراتم را می شونم توی جایگاه شهود، وجدانم دادستان و خوب کلاهم را قاضی می کنم، می بینم هیچ وقت کاری را تموم نکردم هیچ کاری را کامل انجام ندادم، کارای تموم شده خودشون تموم شدن من اقدامی نکردم فقط رهاشون کردم و اونا تموم شدن.

و جرم من همین نکردن هاست.

باید یه چیزایی بگم ولی نمی گم تا نگفتن ها هم به جرمم اضافه شود.



هیات منصفه: یه بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، آخر توی دستی ملخک...

نظرات 1 + ارسال نظر
یاسمین یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 07:10 ب.ظ http://donyayeyasamin.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوب دارین
خوشحال میشم به وبلاگ منم ربزنین
موفق باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد