یه خاطره

لحظه وداعمون اون روز تماشایی بود 

تو سکوت هردومون فریاد بی فردایی بود

آه سینه سوز تو، هق هق گریه های من

لحظه سرودن سرود تنهایی بود

بغض راه نفسم رو بسته بود

بین ما پرده ی غم نشسته بود

جمله ی هرگز فراموشم نکن

تو گلوم شکسته بود

هنوزم تا که هنوزه

بی منی و من باهاتم

توی جنگل، لب دریا

دنبال جای پاهاتم

توی این همه هیاهو

دنبال زنگ صداتم

هنوزم تا که هنوزه

عاشق خاطره هاتم

یادمه، خوب یادمه

واسه آخرین نگاه

واسه آخرین کلام

گریه فرصت نمی داد

واسه گفتن خداحافظ تو

اشک می ریخت و مهلت نمی داد

بغض راه نفسم رو بسته بود

بین ما پرده ی اشک نشسته بود

جمله ی دوست دارم

تو گلوم شکسته بود... 

 

خواننده: پیام

سهم من کجاست؟

«هیچ چیز در دنیا بهتر از عقل تقسیم نشده است، چون هر کسی فکر میکند بیشتر از بقیه دارد.»

دکارت